توضیحات
یک روز صبح زود، یک موش گرگی را میبیند. گرگ یک لقمه چپش میکند. موش فکر میکند این آخر کار است. اما متوجه میشود یک اردک در شکم گرگ زندگی میکند و همهی اسباب زندگی و رفاه را دارد. تختخواب، وسایل آشپزخانه، گرامافون، شمع و همهی خوراکیها. آنها با هم صبحانه میخورند، برای ناهار سوپ درست میکنند و آنقدر بهشان خوش میگذرد که از شادی میرقصند. اردک این همه وسایل و خوراکی را از کجا آورده؟ بالا و پایین پریدن آنها باعث دل درد گرگ میشود. اردک مثل همیشه از این موقعیت استفاده میکند و از گرگ میخواهد خوراکیهایی که لازم دارد را بخورد تا دلش آرام شود. اردک و موش مشغول جشن هستند که یک شکارچی سراغ گرگ میآید. اردک و موش برای نجات خانهی جدیدشان از دهان گرگ بیرون میآیند و با ترساندن شکارچی گرگ را نجات میدهند. اردک و موش به شکرانهی کمکی که به گرگ کردهاند از او میخواهند دوباره قورتشان بدهد. و آنقدر بهشان خوش میگذرد که گرگ همیشه دل درد دارد و از درد به سمت ماه زوزه میکشد!
نویسنده | مک بارنت و جان کلاسن |
مترجم | آناهیتا حضرتی |
شابک | 9786004622516 |
ناشر | پرتقال |
موضوع | کودک و نوجوان |
قطع | رحلی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 40 |
وزن | 200 گرم |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.