توضیحات
آسمان و زمين دگرگون شده و فضا در هالهاي از مه و ابر فرو رفته بود. نرجس احساس بيوزني ميکرد. درد و ضعف از جانش رفته بود. مبهوت و حيران نگاه ميکرد. موهاي بلند و انبوهش را به کناري زد. خطي از نور از گوشهي اتاق، چشمش را زد. بلند شد و هاجوواج قدم برداشت. در ميان دريايي از نور و آب شناور شد. ابرها در هوا معلق بودند. نسيم خنکي ميوزيد. ستارهي صبح طلوع کرده بود. صداي اذان بلند شده بود. نميدانست کجاست. با حيرت نگاه ميکرد. چند بار دور خودش چرخيد. ناگهان… ابرها بالا رفتند، بالا و بالاتر. سقف اتاق ديگر نبود! پرندگاني زيبا و رنگارنگ از آسمان به زمين آمده بودند. نورهاي الوان و رقصان در نگاهش ميچرخيدند. دست دراز کرد و کودک زيبايش را در آغوش گرفت. مرغهاي سفيد و پرندگان زيبا دورشان ميچرخيدند. رقصي دايرهوار شکل گرفته بود. ابر بود و ابر بود و ابر. نرجس خنديد. صداي قهقههي کودکش را شنيد. مرغها باهم آواز میخوانند.
نویسنده | زهرا زواریان |
شابک | 9786000813178 |
ناشر | قدیانی |
موضوع | داستان |
ردهبندی کتاب | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
زبان نوشتار | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
تعداد صفحه | 160 |
گروه سنی | ج |
چاپ شده در | ایران |
وزن | 157 گرم |
سایر توضیحات | داستان زندگی امام حسن عسکری(ع) |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.