توضیحات
باران تند شده، با باد. سر کوچه پیاده میشوی. و میایستی کنار تاکسی. سر تبریزیهای توی حیاط خانهی پدریات دارند سر به خاکستری آسمان میسایند. پشت پیچ آخر کوچه بیتابی میکنند. گویی تو را به خود میخوانند تا بروی کنار آن یکی که از دوتای دیگر کوتاهتر و جوانتر است، تکیه بدهی و سیگار دود کنی و با هیچ کس کلمهای حرف نزنی و یادت بیاید که پدرت این سه درخت را روز تولد سهتا بچهاش در آن باغچهی بزرگ کاشته. راستی پدرت حالا کجای خانه نشسته؟ اگر خیالت راست از آب درآمده باشد چه؟ آیا با کسی حرف میزند؟ آیا گریه میکند و برای اولین و آخرین بار بیقراریاش را کسی به چشم میبیند؟ آیا زیر عکس مادرت با آن روبان سیاه و براق کج کنارش، مینویسد «داشتم آرام تا آرام جانی داشتم»؟ اگر این را نوشته باشد و تو این را ببینی چه بلایی سرت میآید؟ و این شعر با آن خط نستعلیق و لرزان پدرت با تو چهها خواهد کرد؟
– از متن کتاب –
نویسنده | بابک بیات |
شابک | 9786009437085 |
ناشر | نشر چرخ |
موضوع | داستان کوتاه پارسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 106 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 127 گرم |
سایر توضیحات | – مجموعه داستان – از مجموعه جهان تازهی داستان |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.