توضیحات
در بخشی از کتاب میخوانیم:
همیشه از بازی مار و پله متنفر بودم؛ از نیش خوردن و سقوط و برگشتن به نقطه اول بدم میآید. از عصر روز اول دردسرهای من شروع میشود. همیشه جرقه دعوا را عالیه میزند. سودابه از مسجد میآید و با کنایه حرف میزند، فکر میکند من چیزی به بازجو گفتم که ۴۰ روز بازداشت بوده.
رگبار حرفهای سودابه اعصابم را خرد میکند. به ده نفر قول دادهم که صبور باشم؛ از قاضی و بازجو تا سیمین و مادرم و…، ولی مگر حرفهای بی ربط سودابه میگذارد آدم زبانش را در دهانش نگه دارد! همه توی هال نشستهایم.
ادریس سرش را روی پایم گذاشته و خوابیده، خدیجه هم لم داده و تیزی آرنجش توی پایم فرو میرود.
ناشر | انتشارات شهید کاظمی |
شابک | 678226609630 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 404 |
وزن | 463 گرم |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.