توضیحات
درباره کتاب داستان قنات: کاوه با پدرش به روستای پدربزرگ میرود و در راه با دیدن بیابان خشک و تپههای شنی، همهی نقشههایی ک برای بازی و تفریح دی باغ پدربزرگ کشیده بود نقش برآب میشود. پدرش میگویدباغ پدربزرگ سرسبز و پر از درخت میوه است. اما کاوه باور نمیکند و میپرسد پدربزرگ وسط این بیابان خشک آب از کجا آورده است.
نویسنده | محمدرضا افضلی |
شابک | 9789643899455 |
موضوع | داستانهای اجتماعی-قناتها-ایران-تاریخ- داستان- حفاظت محیط زیست |
ردهبندی کتاب | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
قطع | خشتی |
نوع جلد | شومیز |
زبان نوشتار | فارسی |
تعداد صفحه | 24 |
گروه سنی | ج |
چاپ شده در | ایران |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.