توضیحات
خاستگاه کتابی است درباره روستایی که تنها سیزده نفر در آن زندگی می کنند، کشوری که دیگر وجود ندارد، خانواده پراکنده ام. کتابی است درباره این سوال که چه چیز هایی به من تعلق دارد، تصویری شخصی با نیاکانم، یک تصویر شخصی شکست خورده.
خاستگاه کتابی است درباره وطن هایم در خاطرات و خیالات. کتابی درباره زبان و شرم، رسیدن و از عهده بر آمدن. خوشبختی و مرگ. کتابی است درباره کار سیاه، زنجیره جوانا و تابستان های بسیار تابستانی که اگر پدربزرگم هنگام رقص پایش را رو پای مادربزرگم نگذاشته بود، احتمالا هیچ گاه به دنیا نمی آمدم. تباستانی که دولت فدرال مرز هایش را نبست و در چنین تابستانی با گذشتن از مرزهای بسیار به آلمان گریختم.
خاستگاه خداحافظی است از مادربزرگ مبتلا به دمانسم. در حین این که من در حال جمع آوری خاطرات هستم او آن ها را فراموش می کند. خاستگاه غم انگیز است چون برایم یادآور چیزهایی است که دیگر نمی شود داشتشان. مرده ها در خاستگاه حرف می زنند، اژدهایان، خواهر مادربزرگم زاگورکا که به اتحاد جماهیر شوروی می رود تا کمونیست شود.
این ها نیز خاستگاه هستند: درینا و نکار. قایق رانی که نمی تواند شنا کند. پرفسور مارکسیستی که استثمار می شود. پلیس بوسنیایی که فاسد نیست. سربازی که شیر دوست دارد.
نویسنده | ساشا استانیشیچ |
شابک | 9786001884245 |
ناشر | ایران بان |
موضوع | رمان |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 211 |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.