کتاب ایستادن رو به روی عقربه های کج اثر مهدی میرباقری

توضیحات

کتاب «ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج» اولین رمان مهدی میرباقری به شمار می‌آید. انتشارات مروارید درباره‌ی معرفی این کتاب نوشته است: «ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج، رمانی درباره‌ی ادغام آینده و گذشته است؛ اینکه آینده در گذشته جریان دارد و گذشته پس از آینده می‌آید. بن‌مایه‌ی اصلی رمان جمله‌ای است که یکی از شخصیت‌ها می‌گوید: "آینده همون گذشته است". رمان درباره‌ی مفهوم زمان است و درهم‌آمیختگی آن با خواب؛ چرا که حقیقت و اصالت زمان در خواب پیدا می‌شود و این‌گونه است که زندگی شخصیت اصلی داستان و خانواده‌اش در سیزده بخش و در پوسته‌ای از زمان که به دور یک استوانه پیچیده شده است، بیان می‌شود. رمان در ذهن شخصیت اصلی روایت می‌شود؛ در ذهنی که دچار فروپاشی شده و فرورفتن در چاله‌ی زمان پریشانش کرده است. به همین دلیل است که شخصیت اصلی دائما روایت خودش را از زندگی جعل می‌کند و دوباره می‌سازد.»
در بخشی از داستان می‌خوانیم: «مادرم نشسته کنار حوض به شستن پیرهن پدر که از عیاشی آورده. سفره‌ی غذای پدر دست من است. مادرم می‌گوید: "سهم خودت هم هست. همان‌ جا پیش پدرت بخور." نگاه می‌کنم به برادرم، همزاد من. گریه می‌کند. فقط گریه می‌کند. همیشه گریه می‌کند. زیر برفی که بی‌امان می‌بارد ایستاده‌ام روبه‌روی کارخانه. غذای پدر در دست‌هایم می‌لرزد. می‌ترسم. مبادا پدر دوباره بخواهد زندگی‌ام را به آتش بکشد، آتشی که قولش را داده بود. کارگرها از کارخانه بیرون می‌آیند. زیر بار برف، سفره‌ی غذا در دست می‌دوند سمت ناهارخوری. پدر آخرسر می‌آید، بی‌اینکه نگاهی بیندازد به جایی که من ایستاده‌ام و می‌داند که ایستاده‌ام، سر می‌گرداند با گونی در دستش می‌رود سمت جلگه‌ی پردرخت آن‌طرف سیلوها. دوان‌دوان خودم را می‌رسانم چندقدمی پدر، می‌دانم داخل گونی توله‌هام‌اند که می‌لولند تا خلاص شوند.»
کتاب «ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج» نوشته‌ی مهدی میرباقری از سوی انتشارات مروارید منتشر و روانه‌ی بازار کتاب شده است.