توضیحات
| نویسنده | خورشید دستگیر سلیمی |
| شابک | 978622795301 |
| موضوع | رمان |
| رده‌بندی کتاب | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | سلفون |
| نوع کاغذ | تحریر |
| نوع چاپ | دیجیتال |
| چاپ شده در | ایران |
| زبان نوشتار | فارسی |
| تعداد صفحه | 322 |
| وزن | 350 گرم |
| سایر توضیحات | در این کتاب آمده است: چادر نمازم را بر سرم انداختم و پابرهنه پله‌ها را دوتا یکی پایین رفتم و طرف عمارت دویدم. به‌خاطر باران دیشب، زمین هنوز خیس و پر از گل و لای بود. با هر قدمی که برمی‌داشتم، گویی روی آتش می‌دویدم. قلبم آتش گرفته بود و من را در خودش می‌سوزاند. در عمارت را باز کردم، می‌دانستم بچه‌ها مدرسه بودند. اول به‌طرف اتاق خانم رفتم. دنبال یک ناجی می‌گشتم. اتاق خالی بود اما به یکباره صدای خانم را شنیدم که از اتاق عمه‌زهرا می‌آمد. بدون آنکه در بزنم در را باز‌کردم و با دیدن آن صحنه جلوی در، درجا خشکم زد. و یک‌مرتبه آتش قلبم تبدیل به سنگ شد. |
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.