توضیحات
زنها و بچهها با دیدن من پوزخند میزدند، یعنی که عقلش سر جا نیست. جوری رفتار میکردند انگار من دیوانه شدهام. زنان به من میخندیدند و زخم زبان میزدند. میگفتند از تو دیگر هیچ چیز بعید نیست، ممکن است هر کاری بکنی. ار زنی میخواست با من دوست باشد از ترس مردم خودش را کنار میکشید. من هم سعی میکردم چشمم به چشم کسی نیفتد، یا نشنوم از من چه میگویند. دیگر خودم هم رویم نمیشد با کسی رفت و آمد کنم، چون طوری رفتار میکردند که انگار که من هیچام … چند سال طول کشید تا مردم کمتر سر به سرم بگذارند. البته زنان هنوز هم به من نگاه میکنند ولی دیگر چیزی نمیگویند، طوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما برای من اتفاقی بزرگتر از این نمیتوانست بیفتد.
نویسنده | ابراهیم مختاری و زینت دریایی |
ناشر | نشر چشمه |
شابک | 9789643622077 |
موضوع | سفرنامه |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 18 |
وزن | 205 گرم |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.