توضیحات
مجموعه شعر «مفاجا» سرودهی «محسن بوالحسنی» 30 شعر سپید را دربردارد. مفاجا یک عنوان و اصطلاح قدیمی است و به معنی اتفاقات و رخدادهای ناگهانی است. «تلفن را از جیبم درمیآورم»، «جنین مرده به من میگفت»، «بهعینه دیدم که آن شال»، «ناگهان آن صبح تاریک»، «مثل پرندهای در اوج»، «تصویر پلنگی واژگون در آب»، «با همان لبخند ژوکوند»، «مواظب تابستان باش»، «حالا در این عکس»، «کسی که دست تکان دهد»، «استکانها را بههم نزن» و… عنوانهایی است که در فهرست این مجموعه به چشم میخورد. شعری از این مجموعه را با هم میخوانیم: «مرگ/ آنقدر نزدیک بود/ که این بوم به دستهای تو/ حتا میتوانست رگهای نازک/ و تارهای مهربان مو را/ با دستهای سفیدش/ مرتب کند/ ولی ما همینطور پشت در/ رنگپریدهتر میشدیم/ و این خانهی تاریک/ میترسید برگردیم/ و زنی که آلبومها را مرتب میکرد/ و بهندرت توی گنجه میگذاشت/ با ما نباشد./ دخترم!/ ببخش این مکالمات مایوس را/ اما مرگ/ مثل آهستگیست/ پس آرام ببین/ که نسیم/ با آن زلف تابداده چه کرد/ و نفس/ مثل همین صدای مغشوش من/ میآید/ و وقتی میرود/ سیبی/ از کهنسالترین درخت زمین میافتد./ حالا بیا باهم/ آن شعر قدیمی را بخوانیم:/ "اینکه زنی/ تمام پرندههای جهان را/ صدا بزند/ و آبهای جهان را/ دچار انحطاط کند/ حتما اتفاق نادریست/ از یک طرف مرگ/ و از طرفی/ درختان سیب/ کمی جابهجا میشوند."» مجموعه شعر حاضر را نشر «چشمه» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
نویسنده | محسن بوالحسنی |
شابک | 9786002294319 |
ناشر | نشر چشمه |
موضوع | شعر نو پارسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 89 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 116 گرم |
سایر توضیحات | – از مجموعهی جهان تازهی شعر (86) |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.