توضیحات
در نظر پوراندخت، عشق به بندبازی روی طناب زندگی میمانست. میتوانی بهراحتی از روی این بند سقوط کنی یا با رعایت اعتدال بهسلامت به انتهای بند برسی، اما تعداد بهسلامت بهانتها رسیدهها قدری اندک است و این شاید به دلیل منع از عاشقی یا محکومکردن عاشقی است، شاید به سبب تمرین کم عاشقی یا تفسیرها و یا انتظارات اشتباه و بیش از حد از آن است. شاید اشتباهمان این است که فکر میکنیم عشق باید ما را به مقصدی برساند، نفعی برای ما داشته باشد یا چیزی عاید ما کند، در حالی که عشق میتواند مانند آن «تلخوَش» به تو هیجان و لذت حیات دهد، ملازمت باشد و دریچههای هفترنگ رنگینکمانی را، ولو موقت ولو کوتاه، به رویت بگشاید که تا پیش از آن قادر به دیدنش نبودهای.
همهچیز با عشق قشنگ یا قشنگتر است، اصیل و ملتهب است و رنگهای رنگینکمانش نه زمینی، بلکه فرازمینی است. شاید درواقع همان در یا دریچهی بهشت است. به تو اجازه میدهد، ولو برای لحظهای، از این در به داخل نگاه کنی، آن فضا و مکان را حس کنی، در آن قدم بزنی و نفس بکشی. تصورش را بکن! حتی اگر این تجربهی پایدار و همیشگی هم نباشد، باز به تجربهی یکثانیهاش هم میارزد. جونی همیشه میگفت: «اگر عاشقی را در زندگی تجربه نکنی، مانند این است که در کوچهباغهای روستایی زیبا قدم زده باشی، ولی درِ تمامی باغها، از چپ و راست، به رویت بسته باشد و تا انتهای این کوچهباغها بروی، ولی هرگز شانس نگاهکردن از لای یکی از این درها را نداشته باشی. در انتهای بنبست از خود میپرسی آیا زندگی همین بود؟!!»
نویسنده | مینا فتحی |
شابک | 9786227099119 |
موضوع | رمان ایرانی |
ردهبندی کتاب | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | تحریر |
نوع چاپ | سیاه و سفید |
چاپ شده در | ایران |
زبان نوشتار | فارسی |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 431 |
وزن | 476 گرم |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.